سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عکس هایی مربوط به دفاع مقدس

[ سه شنبه 94/10/22 ] [ 6:28 عصر ] [ نگین شعبانی ]

جنگ ایران و عراق

 

جنگ عراق با ایران طولانی‌ترین جنگ متعارف در قرن بیستم و دومین جنگ طولانی این قرن پس از جنگ ویتنام بود که نزدیک به هشت سال به طول انجامید. جنگ به صورت رسمی در 22 سپتامبر 1980 (31 شهریور 1359) آغاز شد. در این روز درگیری‌های پراکنده مرزی دو کشور با یورش همزمان نیروی هوایی عراق به ده فرودگاه نظامی و غیرنظامی ایران و تهاجم نیروی زمینی این کشور در تمام مرزها به یک جنگ تمام عیار تبدیل شد هرچند مقامات عراقی معتقد بودند که جنگ از 4 سپتامبر با حملات توپخانه‌ای ایران به شهرهای مرزی عراق آغاز شده‌است.

پیش از آغاز جنگ روابط دو کشور به شدت تیره شده بود که خصومت شخصی صدام حسین و روح‌الله خمینی رهبران دو کشور و مهمتر از آن جاه‌طلبی‌های سیاسی، و اختلافات مرزی و ایدئولوژیکی دو کشور دلایل اصلی آن بودند. این جنگ در نهایت پس از حدود 8 سال در مرداد 1367 با قبول آتش‌بس از سوی دو طرف و پس از به جا گذاشتن یک میلیون نفر تلفات و 1190 میلیارد دلار خسارات به دو کشور خاتمه یافت.مبادله? اسیران جنگی بین دو کشور از سال 1369 آغاز شد. ایران آخرین گروه از اسرای جنگی عراقی را در سال 1381 به عراق تحویل داد.

 

جنگ ایران و عراق از لحاظ استراتژیک یکی از مهم‌ترین برخوردهای نظامی دوران معاصر بود، که منافع تقریباً همه کشورهای جهان را بدون استثنا تهدید کرد و تأثیر مستقیم آن بر کشورهایی وارد شد که بیشترین ذخایر نفتی جهان را داشتند. در طول جنگ ثابت شد که پیروزی هر یک از دو کشور ایران یا عراق موجب برهم‌خوردن ثبات و توازن قوا در منطقه خواهد شد به همین دلیل ابرقدرت‌ها کوشیدند تا هیچکدام از این دو کشور پیروز نشوند و هر دو را با زخم‌هایی عمیق و طولانی رها کنند.

 

از بعد نظامی عراق با استفاده از عنصر غافلگیری در ابتدای جنگ موفق شد بخش‌هایی از خاک ایران از جمله شهر خرمشهر را اشغال نماید. ایران در سال‌های دوم و سوم جنگ موفق شد بیشتر مناطق اشغالی از جمله خرمشهر را آزاد نموده و از سال 1984 جنگ را به داخل خاک عراق بکشاند. ایران در فوریه 1986 موفق به تصرف فاو یکی از مهمترین بنادر صدور نفت عراق شد و در 8 ژانویه 1987 عملیات عظیمی به نام کربلای 5 را برای تصرف بصره دومین شهر بزرگ عراق به انجام رساند که در جریان آن 65 هزار سرباز ایرانی و 20 هزار عراقی کشته شدند. ایران در 26 فوریه این عملیات را متوقف کرد و در شرایطی که بن‌بست نظامی در جبهه جنوبی جنگ کامل شده بود، جنگ نفتکش‌ها با حملات دو طرف به سوی کشتی‌های غیرنظامی در خلیج فارس به اوج خود رسید. کشتی‌های کویتی یکی از اهداف مورد علاقه ایرانی‌ها بودند. حملات نیروهای ایران به نفتکش‌های شوروی و آمریکا که در خدمت دولت کویت بودند و حمله غافلگیرانه یک جنگنده عراقی به کشتی جنگی آمریکایی که به آسیب شدید ناوچه یواس‌اس استارک و مرگ 37 سرباز آمریکایی انجامید، کشتیرانی بین‌المللی را در معرض خطر قرار داده و زمینه مداخله بیشتر هر دو ابرقدرت را فراهم کرد به طوری‌که هر دو از قطعنامه‌های شورای امنیت که از دو طرف درخواست آتش‌بس داشت، حمایت می‌کردند.در سال چهارم و پنجم

 

در این جنگ ارتش عراق به طور گسترده از جنگ‌افزارهای شیمیایی علیه کردهای عراقی و مردم و نظامیان ایران استفاده کرد؛ ولی ادعای استفاده ایران از سلاح‌های شیمیایی ثابت نشده‌است. همچنین دو طرف در مقاطعی اقدام به بمباران و موشک‌باران شهرها و اهداف غیرنظامی کردند که در این مورد نیز عراق همواره پیش‌قدم بود. درگیری‌ها برای مدتی در اواخر جنگ به خلیج فارس کشیده شد و طی آن تعداد زیادی سکوی نفتی و کشتی‌های تجاری و نفت‌کش با پرچم کشورهای گوناگون آسیب دیدند.

 

شوروی یکی از دو ابرقدرت آن دوران از سال 1980 تأمین نظامی هر دو کشور را متوقف کرده بود اما از سال 1982 به منبع اصلی عراق برای خرید سلاح‌های پیشرفته تبدیل شد. آمریکا نیز در سال 1985 در جریان مذاکراتی پنهانی اقدام به فروش سلاح به ایران کرد. ایالات متحده آمریکا در اواخر جنگ به شکل مستقیم وارد درگیری با ایران شد. از سوی دیگر کشورهای سوریه، کره شمالی و لیبی نیز از ایران حمایت تسلیحاتی و تکنولوژیکی کردند.

 

شورای امنیت سازمان ملل متحد در کل 8 قطعنامه در این خصوص صادر نمود که همگی به جز قطعنامه 598 توسط ایران رد شد. دو کشور در طول جنگ آسیب‌های فراوان




ادامه مطلب

[ پنج شنبه 94/9/5 ] [ 10:36 صبح ] [ نگین شعبانی ]

علل و عوامل بروز جنگ تحمیلی

 

 

در شهریور ماه 1359 دولت عراق و با دستور صدام حسین رئیس جمهور آن کشور یک حمله همه‌جانبه در طول بیش از 1000 کیلومتر مرز مشترک به جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد، جنگی که به مدت 8 سال طول کشید و در نوع خود از طولانی‌ترین جنگهای قرن بیستم محسوب می‌گردد

 

امروزه بر کسی پوشیده نیست و بویژه بعد از ارائه گزارش دبیر کل سابق سازمان ملل متحد، آقای پرزدکوئیار، که این جنگ با تجاوز قطعی و مسلم رژیم بعثی عراق آغاز شد. در عین حال نکته‌ای که به علل مختلف تاکنون پوشیده مانده است اینکه انگیزه، علل و عوامل آغاز این تجاوز چه بوده است؟ در این مورد بررسی محققانه به دلایل مختلف صورت نگرفته است.

بطور کلی مطالعه جنگها اغلب به مورخین نظامی و استراتژیستها واگذار گردیده که آنها نیز با توجه به تخصص خود روی ملاحظات فنی، تاکتیکی جنگها تکیه کرده و سایر ابعاد و زمینه‌های بروز جنگ را نادیده گرفته‌اند. در زمینه آغاز این جنگ تحلیلگران غربی بطور عمده روی اختلافات مرزی ایران و عراق و در نهایت تهدیداتی که انقلاب اسلامی در ایران متوجه دولت عراق کرده بود محدود کردند و کمتر به سایر زمینه‌ها و ابعاد موثر و حتی مهمتر پرداخته‌اند.

آغاز یک حمله نظامی از طرف یک کشور بر علیه کشور همسایه یقیناً آخرین وسیله برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی یک دولت می‌باشد و تا زمانی که با بررسی همه جانبه زمینه مساعدی برای آغاز جنگ فراهم نباشد دولتها به ندرت دست به چنین ریسک خطرناکی می‌زنند. البته این مسأله نیز وجود دارد که ممکن است در محاسبات خودشان دچار اشتباه شوند ولی در همان قالب و زمینه ابعاد مختلف و آثار همه جانبه جنگ را در نظر گرفته و آنگاه تصمیم به انجام چنین اقدامی می‌گیرند.

یک رابطه آشکار میان منابع در اختیار یک دولت و جنگ وجود دارد. به عبارت دیگر آغاز و اداره جنگ نه تنها تحت تاثیر عزم و تصمیم یک دولت می‌باشد بلکه تحت تاثیر تواناییهای آن دولت نیز می‌باشد. در عصر حاضر آغاز یک جنگ همه جانبه نیاز به منابع وسیع و یا متحدینی دارد، چنانچه منابع موردنیاز از قبیل بنیه اقتصادی برای تامین هزینه‌های جنگ، نیرو و قدرت نظامی برای اجرای چنین تصمیمی و در عین حال متحدینی که از اهداف جنگ‌طلبانه آن کشور حمایت کنند موجود نباشد احتمال ضعیفی وجود دارد که دولتی دست به آغاز جنگ و خونریزی با آن همه خسارات قابل پیش‌بینی بزند. همانطور که «جفری پارکر» مشاهده کرده است یک عامل بازدارنده از بروز جنگها بصورت سنتی در اروپا و بویژه قبل از سال 1800 میلادی ناشی از فقدان بنیه مای لازم برای تامین هزینه جنگهای نامحدود بوده است. بنابراین از نظر تاریخی و بویژه در دوران معاصر و جنگهای مدرن باید توجه داشت که تکیه بر یک علت و انگیزه به عنوان تنها عامل بروز جنگ و نادیده گرفتن سایر علل و عوامل عملی ساده‌اندیشانه، غیر محققانه و یا مغرضانه است.

در این مقاله سعی خواهد شد با استفاده از چارچوبه‌های تئوریکی پیشرفته علل و عواملی که در محاسبات رژیم عراق برای آغاز جنگ مدنظر بوده است و بترتیب اولویت در تصمیم رئیس‌جمهور این کشور نقش اساسی داشته‌اند بررسی و ارزیابی گردد.

با توجه به اینکه مدت زمان کوتاهی از این پدیده نگذشته است و بسیاری از اسناد و مدارک مربوط به آن در کشورهای درگیر همچنان سری باقی مانده و در دسترس عموم نمی‌باشد ناچار مستندات خود را محدود به اسناد منتشر شده (هر چند محدود باشد)،‌ اظهارات مسئولین و اولیاء امور، اقدامات عملی در جهت اتخاذ موضع بعد از آغاز تجاوز و دلایل منطقی و عقلانی خواهیم نمود. تردیدی نیست که این شیوه بررسی از قوت و قدرت لازم برخوردار بوده و به میزان قابل توجهی معتبر می‌باشد و انتشار اسناد منتشر نشده اگر آرا تقویت نکند تغییری اساسی در تحلیل موجود ایجاد نخواهد کرد.

در بررسی تصمیم‌گیری‌های مهم سیاست خارجی بخصوص در دروان جدید عوامل متعدد و گوناگونی دخالت دارند که به عنوان متغیرهای مستقل مطرح بوده و تصمیم‌گیری در سیاست خارجی به عنوان متغیر وابسته بررسی می‌گردد. اندیشمندان علوم سیاسی تئوریهای مختلفی در زمینه تصمیم‌گیری سیاست خارجی ارائه داده و هر یک الگویی را برای بررسی سیاست خارجی پیشنهاد می‌کنند. از میان اندیشمندان می‌توان از افرادی مانند: «اسنایدر» «بروک» «آلیسون» و همچنین «روزنو» نام برد که به نظر نویسنده چهارچوبه تئوریک روزنو با همه اشکالاتی که در پایان مقاله به آنها خواهیم پرداخت، متناسبترین و همه‌جانبه‌ترین چهارچوبه برای بررسی علل و عوامل تصمیم‌گیری در سیاست خارجی می‌باشد.

«جیمز روزنو» معتقد است که در هر تصمیم‌گیری سیاست خارجی علت رفتار سیاسی یک دولت به مجموعه‌ای از عوامل گوناگون مربوط می‌شود که با اولویتهای متفاوت در کنار همدیگر جمع شده و نهایتاً به تصمیم‌گیری سیاست خارجی منجر می‌شوند. این مجموعه را در 5 دسته و یا گروه تقسیم‌بندی می‌نماید که به آنها متغیرهای شخصیت تصمیم‌گیرنده، نقش و میزان اختیارات تصمیم‌گیرنده، متغیر دولتی و بوروکراتیک، اجتماعی و نهایتاً سیستم بین‌الملل خطاب می‌کند.

1. متغیر شخصیت تصمیم‌گیرنده

در این متغیر توجه اساسی به خصوصیات، روحیه، افکار و اندیشه‌ها، خصوصیات روانی، نبوغ و توانایی‌های کاریزماتیک و همچنین آمال و آرزوهای تصمیم‌گیرنده توجه می‌شود. براساس این متغیر تصمیمات متخذه از ناحیه یک شخص با تصمیمات شخص دیگر در همان موقعیت به خاطر توانایی‌ها و روحیات متفاوتشان متفاوت می‌باشد.

2. متغیر نقش

بدین معنا که در یک سیستم دولتی مسئولین بدون ارتباط با خصوصیات شخصی و با توجه به جایگاهی که اشغال کرده‌اند و اختیاراتی که به آنها داده شده اتخاذ تصمیم و موضع می‌نمایند. مثلاً: سفیر یک کشور در سازمان ملل بدون توجه به اعتقادات شخصی خود از موضع کشورش دفاع می‌کند.

3. متغیر دولتی و بوروکراتیک

بدین معنا که ساختار پیچیده یک دولت، روابط ارگانهای درون دولتی و نهایتاً کارشناسان و متخصصین درون یک تشکیلات تدوین کننده و ارائه کننده پیشنهادات و خطوط کلی تصمیم‌گیری در سیاست خارجی می‌باشند و هیچ تصمیم‌گیری قادر نیست فارغ از این ملاحظات تصمیم‌گیری کند،‌ بویژه در سیستمهای گسترده بوروکراتیک دولتهای غربی این عامل و متغیر بیشتر بروز می‌کند.

4. متغیر اجتماعی

بدین معنا که جنبه‌های غیردولتی در یک کشور بر رفتار خارجی یک دولت اثری انکارناپذیر دارد. ارزشها و ایدئولوژیهای حاکم بر یک جامعه ملی، گروه‌های ذینفوذ و فشار، احزاب سیاسی، افکار عمومی، رسانه‌های جمعی غیردولتی، اقلیتهای قومی و محلی از جمله عوامل غیردولتی هستند که بر تصمیم‌گیری سیاست خارجی تاثیر می‌گذارند.

5. متغیر سیستم بین‌الملل

بدین معنا که یک دولت در تصمیم‌گیریهای سیاست خارجی در خلاء عمل نمی‌کند بلکه در صحنه روابط بین‌الملل با پیچیده‌گی‌های خاص خود عمل می‌کند که واکنشهای این سیستم در قبال هر تصمیم‌گیری سیاست خارجی یقیناً باید در محاسبات تصمیم‌گیرندگان منظور شود. متغیر سیستم بین‌المللی حتی در بعضی از موارد و بویژه در کشورهای جهان سوم تصمیمات معینی را به دولتها تحمیل می‌کند.

«روزنو» معتقد است که بررسی همه جانبه این متغیرها کافی به مقصود نبوده بلکه میزان دخالت و نقشی که هر یک از این متغیرها در تصمیم‌گیری سیاست خارجی دارند از اهمیت بیشتری برخوردار است، بنابراین او سعی می‌کند که اولویتهای این متغیرها را تعیین کند. از دید روزنو رده‌بندی این متغیرها بستگی به عوامل گوناگون در تقسیم‌بندی کشورها دارد و لذا کشورها را با توجه به نوع سیستم سیاسی حاکم (باز و بسته بودن) قدرت و میزان پیشرفت یک کشور (پیشرفته و در حال رشد) کوچک و یا بزرگ بودن (از نظر جغرافیایی و منابع فیزیکی) تقسیم نموده و اولویتهای مختلفی ارائه می‌دهد.

بنابراین از دیدگاه روزنو برای کشوری مانند عراق عوامل موثر در تصمیم‌گیری سیاست خارجی بترتیب عبارتند از:

شخصیت تصمیم‌گیرنده،‌ سیستم بین‌الملل، نقش، بوروکراتیک و اجتماعی.

با توجه به بررسی‌های انجام شده از نظر نگارنده که بعداً توضیح داده خواهد شد در تصمیم‌گیری رژیم عراق مبنی بر آغاز جنگ تحمیلی و تجاوز به ایران متغیرهای موثر در این تصمیم‌گیری به قرار زیر می‌باشند:

سیستم بین‌الملل، شخصیت صدام، عوامل بروکراتیک، متغیر اجتماعی و نهایتاً نقش.




ادامه مطلب

[ پنج شنبه 94/9/5 ] [ 10:35 صبح ] [ نگین شعبانی ]

اختلافات مرزی

 

مهم‌ترین اختلاف مرزی دو کشور یک اختلاف کهنه بر سر وضعیت اروند رود بود. قسمت انتهایی شط العرب یا اروند رود مرز دو کشور را تشکیل می‌دهد. دولت عراق معتقد بود که مرز دو کشور بایستی بر اساس مفاد قرارداد قسطنطنیه 1913 تعیین شود اما ایران مرز دو کشور را خط تالوگ یعنی عمیق‌ترین قسمت رودخانه می‌دانست. دو کشور یک بار در سال 1934 اختلاف خود را به جامعه ملل ارجاع دادند اما توافقی حاصل نشد. در سال 1937 نخستین معاهده مرزی دو کشور به امضا رسید. بر اساس این قرارداد مرز دو کشور در امتداد ساحل شرقی رودخانه بود اما یک قسمت لنگرگاهی چهار مایلی در کنار آبادان به ایران اختصاص داده شده و در این قسمت خط تالوگ مرز دو کشور را مشخص می‌کرد. عراق معتقد بود ایران از شرایط داخلی سیاسی نابسامان این کشور در آن زمان برای بهبود وضعیت خود در مذاکرات سود جسته است. ایران هم از این قرارداد ناراضی بود و در دهه 1960 آن را فسخ کرده و خواستار مذاکرات برای تعیین خط مرزی جدید شد و همزمان با حمایت از شورشیان کرد در شمال عراق این کشور را تحت فشار گذاشت. نهایتاً در سال 1975 در قرارداد الجزایر عراق خواسته‌های ایران در زمینه شط العرب را پذیرفت و خط تالوگ برای نخستین بار مرز رسمی دو کشور در این رودخانه شد و ایران هم در ازای آن تعهد کرد که به حمایت از شورشیان کرد پایان دهد. اما پنج سال بعد و پنج روز پیش از آغاز جنگ صدام حسین این قرارداد را فسخ کرده و مدعی شد این پیمان به دلیل عدم رعایت مفاد آن از سوی ایران اعتبار خود را از دست داده است.




ادامه مطلب

[ پنج شنبه 94/9/5 ] [ 10:34 صبح ] [ نگین شعبانی ]

قوای طرفین

 

در ابتدای جنگ نیروی هوایی و نیروی دریایی ایران بزرگتر بود و عراق نیز نیروی زمینی بزرگتری در اختیار داشت. اما در طول سال‌های جنگ قدرت نظامی ایران از نظر تجهیزات کاهش و قدرت نظامی عراق افزایش یافت. در آغاز جنگ (سال 1980) ارتش عراق دارای 443000 نیروی انسانی بود و ایران 390000 ارتشی داشت. عراق 2750 تانک و ایران 1735 تانک داشت. عراق 339 هواپیمای نظامی و ایران 447 هواپیما داشتند، هشت سال بعد (سال 1988) عراق دارای یک میلیون نفر نیروی انسانی بود و ایران ششصد هزار نفر در اختیار داشت. عراق 4000 تانک در مقابل 1000 تانک ایران داشت. عراق 600 هواپیما و ایران تنها 50 هواپیمای جنگنده قابل پرواز داشت. در پایان جنگ (سال 1988) نیروی هوایی عراق با 600 هواپیمای جنگنده از انواع میگ-29، سوخو-24 و داسو میراژ اف1، به ششمین نیروی هوایی عظیم جهان تبدیل شد




ادامه مطلب

[ پنج شنبه 94/9/5 ] [ 10:34 صبح ] [ نگین شعبانی ]